مدیر طراز انقلاب اسلامی؛ ستون فقرات حکمرانی انقلابی
هیچ نظامی بالاتر از مدیرانش رشد نمیکند.
اگر انقلاب اسلامی، نظامی الهی و مردمی است، پس مدیر آن هم باید تراز انقلاب باشد؛ نه نسخه کپیشده از مدیران بروکرات و غربزده.
اما واقعیت امروز این است که در بسیاری از عرصهها، مدیر طراز انقلاب جای خود را به مدیر مصلحتطلب، محافظهکار و مصلحتساز داده است.
مدیر طراز انقلاب، محصول ایمان، مجاهدت و مردمیبودن است،
نه خروجی آزمونهای فرمی، رزومهسازیهای صوری و ارتباطات پشتپرده.
📍 ویژگیهای مدیر طراز انقلاب اسلامی:
▫️ایمان و تعهد حقیقی به آرمانها.
– نه ایمان شعاری. او انقلاب را باور دارد، نه فقط از آن ارتزاق میکند.
– در تصمیمگیریها، رضایت خدا را اصل میداند نه رضایت بالادست.
▫️روحیه جهادی و اقداممحور
– اهل تصمیم است، نه تعلیق.
– منتظر ابلاغ و تأیید نمیماند؛ اهل خطر کردن در مسیر حق است.
– برای او «انجام وظیفه» بالاتر از «امن ماندن» است.
▫️شجاعت در دفاع از حق و در برخورد با فساد
– او از قدرت نمیترسد، بلکه قدرت را امانت میداند.
– از مفسدان نمیهراسد، چون دنیا را نه محل ماندن، بلکه میدان امتحان میداند.
– مدیر طراز انقلاب، در برابر فساد کوتاه نمیآید حتی اگر مفسد دوست، همحزبی یا منتسب باشد.
▫️عدالتخواهی واقعی، نه شعاری
– عدالت برایش ابزار تسویهحساب سیاسی نیست.
– در تقسیم امکانات، در انتصاب نیروها، در رسیدگی به مردم، عدالت را محور عمل میداند.
▫️سادهزیستی و مردمی بودن
– خانهاش شبیه مردم است، ماشینش مثل مردم، معاشرتش با مردم.
– نه حصار دارد، نه محافظ، نه تشریفات.
– او در میان مردم میماند، چون از مردم برخاسته است.
▫️تربیت نیرو و جانشینپروری
– مدیر تراز انقلاب نمیخواهد تا ابد بماند؛
– میخواهد دهها مدیر مؤمن و توانمند از خود بهجا بگذارد.
– در فرهنگ او، «تداوم خدمت»، نه با تکرار خودش، بلکه با تربیت نسل بعد معنا دارد.
📍 در مقابل، مدیر غیرانقلابی چگونه است؟
▫️امنیت شغلیاش را مهمتر از مأموریت الهیاش میداند.
▫️تصمیم نمیگیرد تا مبادا آسیب ببیند.
▫️فساد را «واقعیت غیرقابل حذف» میخواند.
▫️و برای ماندن، هر سازشی را مشروع جلوه میدهد.
🔑 تا وقتی مدیران طراز انقلاب، جای خود را به مدیران رابطهمحور بدهند؛
– هیچ اصلاح ساختاری، حتی با بهترین قوانین، نتیجهای نخواهد داد.
ساختار هرچقدر هم معیوب باشد، مدیر جهادی آن را اصلاح میکند.
اما مدیر مصلحتجو، بهترین ساختار را هم به فساد میکشاند.
بنابراین، نقطه آغاز تحول در حکمرانی، اصلاح منطق گزینش و تربیت مدیران است:
بازگشت به ایمان، میدان و شجاعت؛ همان سه رکن مدیر طراز انقلاب اسلامی.
📘 این یادداشت سی و پنجم از سلسله مباحث «نقد مدل حکمرانی در جمهوری اسلامی» است.