در میان عوامل متعدد ناکارآمدی در نظام اداری کشور، دو آفت از همه اثرگذارترند:
۱️⃣ عدم تصمیمگیری
۲️⃣ عدم مسئولیتپذیری
🔻 چرا مدیران و کارکنان به این آفتها دچار میشوند؟
یکی از دلایل مهم، عملکرد دستگاههای نظارتی است.
شعار «دستگیری بهجای مچگیری» داده شد، اما در عمل افتخار و عامل رشد بعضیها، به زیر کشیدن مدیران است.
📊 طبق آمار، تنها بخش اندکی از پروندههای نظارتی بر علیه مدیران به دادگاه میرسد و درصد ناچیزی از آنها به محکومیت ختم میشود.
اما همین مقدار کافی است که مدیران توانمند حاضر به پذیرش مسئولیت نباشند، یا در صورت قبول مسئولیت، از تصمیمگیری شجاعانه پرهیز کنند.
«#رهبر_انقلاب در دیدار رمضانی با مجموعهای از مسئولان، صریحاً تأکید کردند که مدیران باید با شجاعت و مسئولیتپذیری تصمیمگیری کنند و با ترس از اشتباه، کشور را در مسیر سکون و بیتحرکی قرار ندهند. همچنین ایشان هشدار دادند: «بعضی مدیران تصمیم نگرفتن را بیخطرترین گزینه میدانند»»
با این حال، دستگاههای نظارتی و قضایی اغلب گرفتار افراط یا تفریط هستند؛
▫️یا نسبت به ترک فعلها بیتفاوتاند،
▫️یا با تفسیر به رأی، یا با پیش داوریها، و یا با برخوردها و تسویه حسابهای سیاسی، مدیران را خسته و بیآبرو و مردم را از نظام و کارگزاراناش ناامید میکنند.
نتیجه آنکه:
▪️«مسئولیت» به معنای «پست مدیریتی» کمارزش شده است،
▪️«مسئولیت» به معنای «پاسخگویی در تصمیمات» نیز بیمعنا گشته است،
▪️و «بهرهوری»، امری لوس و تشریفاتی شده است.
✅ راه برونرفت روشن است:
👈 تغییر رویکرد نظارتی (پیشگیری بهجای پیگیری و برخورد پسینی)،
👈 حمایت واقعی از مدیران شجاع،
👈 و بازگرداندن ارزش به مسئولیتپذیری.
بدون این اصلاحات، بهرهوری در نظام اداری یک آرزو باقی خواهد ماند.