🔷 عاقبت فساد حاکم بر دربار
در این یادداشت، به مهمترین جنبههای فساد درباریان و تأثیر آن بر سقوط پهلوی میپردازم؛
۱. فساد اقتصادی: غارت منابع ملی
✅ رانتخواری و چپاول ثروت ملی
– بسیاری از درباریان و نزدیکان شاه با استفاده از رانتهای حکومتی، ثروتهای عظیمی به دست آوردند. بانکها، صنایع و پروژههای دولتی در اختیار وابستگان رژیم قرار میگرفت و فساد مالی در سطح کلان جریان داشت.
✅ انحصار تجارت و اقتصاد توسط خاندان سلطنتی
– بنیاد پهلوی، که قرار بود در امور خیریه فعال باشد، در واقع به یکی از ابزارهای فساد مالی و چپاول منابع تبدیل شده بود. خاندان سلطنتی و وابستگان آن، سهامداران اصلی بسیاری از شرکتهای بزرگ بودند.
✅ تورم و شکاف طبقاتی
– در حالی که درآمدهای نفتی کشور در دهه ۵۰ شمسی افزایش چشمگیری داشت، این ثروت بیشتر در اختیار نخبگان حکومتی قرار گرفت و باعث ایجاد فاصله طبقاتی شدید میان مردم و درباریان شد.
۲. فساد سیاسی: استبداد و سرکوب مخالفان
✅ بیتوجهی به خواستههای مردم
– شاه و اطرافیانش به جای اصلاحات واقعی، صرفاً بر تثبیت قدرت خود متمرکز بودند. سیاستهای خودکامانه و تصمیمات بدون مشورت، نارضایتی عمومی را افزایش داد.
✅ نفوذ درباریان فاسد در سیاستگذاریها
– بسیاری از درباریان، که تنها به دنبال منافع شخصی بودند، شاه را از واقعیتهای اجتماعی دور کردند. چاپلوسی و پنهانکاری باعث شد که او از مشکلات واقعی جامعه آگاه نشود.
✅ فساد در انتخابات و نبود دموکراسی واقعی
– احزاب فرمایشی مانند “رستاخیز” به جای ایجاد فضای باز سیاسی، به ابزاری برای سرکوب و کنترل تبدیل شدند. مردم هیچ راهی برای بیان اعتراضات خود بهصورت مسالمتآمیز نداشتند.
۳. فساد اجتماعی: انحطاط اخلاقی و بیگانگی از مردم
✅ اشرافیگری و بیتوجهی به مشکلات مردم
– زندگی مجلل درباریان، مهمانیهای پرخرج و سبک زندگی غربگرایانه آنها، مردم را بیش از پیش از حکومت بیگانه کرد. در حالی که بسیاری از مردم در فقر به سر میبردند، دربار هزینههای هنگفتی برای جشنهای تجملاتی مانند جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی صرف میکرد.
✅ نارضایتی علما و گروههای مذهبی
– فساد اخلاقی و فرهنگی دربار، باعث افزایش اعتراضات روحانیون و گروههای مذهبی شد که در نهایت نقش مهمی در بسیج مردم علیه حکومت ایفا کردند.
۴. تأثیر فساد درباریان بر سقوط رژیم پهلوی
– بیاعتمادی مردم: فساد گسترده و شکاف طبقاتی موجب شد که مردم، حکومت را از آنِ خود ندانند و علیه آن قیام کنند.
– فقدان مشروعیت: عملکرد فاسد درباریان باعث شد که رژیم پهلوی نه در داخل و نه در خارج، مشروعیتی نداشته باشد.
– شکلگیری اعتراضات و انقلاب: فساد، سرکوب و نارضایتی عمومی در نهایت زمینهساز قیام مردم و پیروزی انقلاب اسلامی شد.
🔹نتیجهگیری
فساد گسترده در میان درباریان حکومت پهلوی، یکی از عوامل کلیدی سقوط این رژیم بود. درباریان با غارت ثروت ملی، سرکوب آزادیهای سیاسی و فاصله گرفتن از مردم، نارضایتی عمومی را به اوج رساندند. تجربه سقوط پهلوی نشان میدهد که هیچ حکومتی بدون پایبندی به عدالت، پاسخگویی و مشارکت مردمی دوام نخواهد آورد.