در مصاحبه با رادیو گفتگو مطرح شد:
دشمن تلاش دارد تمام اشكال های مدیریتی در كشور را به حساب دین بگذارد نه مجری، یعنی این باور را در مردم به وجود بیاورد كه اسلام سیاسی كاركرد ندارد و این مهمترین تغییر شناخت است.
اگر این اتفاق بیفتد هویت جمهوری اسلامی كه اسلام سیاسی بوده است از بین می رود و ضروری است برای مقابله با نفوذ دشمنان پیشرفت ها و دستاوردهای انقلاب اسلامی به صورت برجسته معرفی شود و به صورت صادقانه نقاط مثبت و منفی بیان شود. در این راستا ضروری است رسانه ملی و جریان های انقلابی كه دغدغه دارند برعكس دشمن با بهره گیری از این تكنیك ها دستاوردهای انقلاب را برجسته كنند.
بصیرت تعابیر و تفاسیر و اجزایی دارد كه یكی از مهمترین آنها دشمن شناسی است و یكی از كاركردهای تغییر در باور و شناخت این است كه كاری می كند كه دشمن را دشمن نپنداریم.
رسانه ابزار جنگ شناختی
تغییر شناخت یا جنگ شناختی جنگ نرم افزاری نیست در واقع جنگ مغز افزاری است و دشمن اندیشه فرد را در جهتی كه می خواهند از آن استفاده كنند تغییر می دهد.
تغییر ادراك از طریق تكنیك دروغ و فریب
مثلا در كشور ما واكسن ساخته می شود و اگر دشمن بخواهد با تغییر ادراك ارزش آن را كم كند یك راه جنگ سخت و نابودی مركز تحقیقات را دارد و راه دوم این است كه مانع از اثر بخشی آن شود و تبلیغات علیه این دستاورد و حقیر سازی آن را انجام دهد.
مردم یك شهر وقتی برای یك موضوع و خواسته به حق در شهری اعتراض می كنند، گاهی متوجه نمی شوند كه فرد یا رسانه ای كه این موضوع و نیاز آنها را تحریك می كند چه هدفی دارد و این اعتراض تبدیل به كنش اجتماعی می شود كه خود كنشگر هم نمی داند در چه زمینی بازی می كند و در جهت خاص دشمن گام برمی دارد و این خطر اصلی ماجرا است.
در پروژه نفوذ در گذشته كه با نام پل انجام می شد اغلب نخبگان را از كشور خارج می كردند و تلاش داشتند با زندگی و تحصیل در خارج از كشور تغییر شناختی در نظام فكری آنها ایجاد كنند و موقع بازگشت به كشور و گرفتن سمت در جمهوری اسلامی این فرد ضرورتا خیانتكار نبود، ولی مبتنی بر نظام فكری آنها عمل می كرد و این همان چیزی بود كه دشمن می خواست، به طوری كه مقام مسئول ما می گوید آمریكا صاحب قدرت است و باید با كدخدا كنار آمد و در كنار قدرت خدا قدرت دیگری را می بیند.
